شهر دفنشده پمپئی و بدنهایی که «بدن» نیستند!/ عکس
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۲۵۹۴
اواخر اکتبر ۷۹ پ. م بود که پمپئی گرفتار آخرالزمان شد. کوه وزوو، یک کوه آتشفشانی فعال و مهم درست پنج مایل دورتر از شهر تفریحی پررونق پمپی بالاخره تهدیدهای یک دهه و نیم خودش را عملی کرد و فوران کرد و منطقه نزدیک خود را با ابرهای کشندهای از گازهای بیش از حد داغ، سنگ مذاب و خاکستر داغ نابود کرد.
امروز، اوضاع کمی متفاوت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این بدنهای سنگی آن چیزی نیستند که به نظر میرسند. این تصور که سنگهای داغ مذاب روی مردم شهر باستانی سرازیر شده و پس از سرد شدن آنها را به رونوشت سنگی خودشان تبدیل کرده، بدون شک باورپذیر به نظر میرسد، اما واقعیت ندارد. در واقع اگر این مکان را پیش از دهه ۱۸۰۰ دیده بودید، این بدنها اصلاً آنجا وجود نداشتند. اگر چنین است، پس خالق این پیکرهای نمادین چه کسی یا چه چیزی است؟
ماری بِرد استاد مطالعات کلاسیک دانشگاه کمبریج سال ۲۰۱۲ در مقالهای برای مجله بیبیسی توضیح داده است: «حقیقت این است که اینها که میبینید اصلا بدن نیستند. اینها محصول هوش و ابتکار یک باستانشناس در دههی ۱۸۶۰ میلادی میشوند.»
حفاریهای پراکندهای در اواخر قرن شانزدهم در پمپئی انجام شده بود، اما در همین دورهی آخر در قرن نوزدهم بود که با راهنمایی جوزف فیورلی، این پمپئی که امروز میشناسیم شروع به شکل گرفتن کرد. همانطور که این حفاران قرن نوزدهمی لایههای آوار و خاکستری را که سایت را پوشانده بود کنار میزدند، متوجه چیز عجیبی شدند: یک سری حفرههای مشخص که گاهیاوقات درونشان بقایای اسکلت انسان دیده میشد.
این بقایا چه بودند؟ در واقع، این بقایا بدنهای واقعی شهروندان پمپئی بودند و نه این مدلهای خاکستر که به دیدنشان عادت کردهایم. اما حفرههای درون گدازه که روزگاری قربانی بیچاره درونشان گرفتار شده بود موجب باز نگه داشته شدن گدازه شده و با گذشت زمان دور جنازۀ درون خود سرد شده بودند.
«مواد بیرون آمده از آتشفشان بدن مردگان را پوشانده و اطراف آن سفت و سخت شده بودند. با تجزیه شدن تدریجی گوشت بدن، اندامهای داخلی و لباس، تنها یک حفره به جا مانده بود که دقیقا اثر معکوس شکل جنازه در زمان مرگ بود.»
«چیزی نگذشت که یک فرد باهوش متوجه شد با ریختن گچ به درون این حفرهها، کپی دقیق بدن را میتوان بدست آورد. اما نتیجه بدست آمده فقط کپی است و بدن واقعی نیست.»
حفاریهای جدید با روشهای نسبتاً جدید انجام میشود: «این روزها بهتر میتوانیم از تکنیکهای اشعه ایکس استفاده کنیم، مثلاً اسکن ۳D-CT برای بررسی محتوای انسانی قالبهای گچی.»
معمولاً قالبهای جدید به روشی ساخته میشوند که عملاً با نخستین قالب دههی ۱۸۶۰ برابر است. در حالی که ممکن است از رزین اپوکسی به جای گچ استفاده شود، ترکیب سنتی همچنان برای بدست آوردن کپی کامل بدن قربانی از همه انتخابها بهتر است.
بنابراین پیکرهای سنگشدهای که امروز شاهد آن هستیم نه باستانی هستند، نه سنگی. در واقع آنها قالبهای گچی مدرنی هستند که «جای خالی» بدنهای درون خاکستر را پر کردهاند. تکنیک به کار رفته برای ساخت این پیکرها آنقدرها هم خارقالعاده نیست و میتوان برای ساخت پیکرها از آن استفاده کرد تا هر بدن درست آنگونه که ما میخواهیم پس از مرگ شبیهسازی شود.
بیش از ۱۶۰ بمب در جنگ جهانی دوم روی سایت انداخته شد و بسیاری از بازسازیهای قرن بیستم در این شهر باستانی را نابود کرد. بسیاری از بازسازیهای امروز روی بازسازیهای نافرجام گذشته انجام شدند.
۲۲۷۲۲۷
کد خبر 1766743منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: باستان شناسی مومیایی تاریخ جهان بدن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۲۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشجویان نشان دادند که نسبت به آنچه در جهان می گذرد، بیتفاوت نیستند
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، جوزف استیگلیتز، استاد دانشگاه کلمبیا و اقتصاددان برنده جایزه نوبل که به عنوان یکی از مهمترین روشنفکران یهودی در سراسر جهان شناخته میشود، به خبرنگار خبرگزاری آناتولی درباره آنچه در محوطه دانشگاههای آمریکا اتفاق میافتد، گفت: دانشگاه کلمبیا در نیویورک، پس از دو هفته تظاهرات حامی فلسطین که الهامبخش سایر دانشگاههای این کشور بود، تحت مداخله اداره پلیس (NYPD) قرار گرفت.
استیگلیتز تصریح کرد: دانشجویان نشان دادند که نسبت به آنچه در جهان اتفاق میافتد، بیتفاوت نیستند. آنها نسبت به آنچه در جهان رخ میدهد، احساس همدردی میکنند. چه کسی پس از دیدن آن عکسها و تعداد کشتهها و زخمیها واکنشی نشان نمیدهد؟
وی در ادامه اظهار داشت: آنچه مرا ناراحت کرد این بود که برخی از سیاستمداران، به ویژه جمهوری خواهان، از این فرصت برای ادامه جنگ علیه دانشگاهها استفاده کردند. به عنوان مثال، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، تلاش کرد تا 30 درصد بودجه تحقیقاتی دانشگاهها را کاهش دهد. قدرت آمریکا در نوآوری، به ویژه تحقیقات دانشگاهها نهفته است. چرا می خواهید این را تضعیف کنید؟ این نشان دهنده تنگ نظری و سطحی نگری برخی در حزب جمهوری خواه است. طنز این است که آنها دوست دارند ما به دانشجویان یاد دهیم که در مورد امور کاوش کنند؛ اما زمانی که دانشجویان این کار را انجام میدهند، اغلب نتیجهای متفاوت با موقعیتی که سیاستمداران محافظه کار میخواهند، دارد.
"نمونه بارز دخالت در آزادی تحصیلی"
وی درخواست مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان برای استعفای مینوش شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا را «نمونه بارز دخالت در آزادی آکادمیک» توصیف کرد.
استیگلیتز با تاکید بر اینکه این یک مداخله بزرگ در آزادی تحصیلی است، گفت که این وضعیت از دهه 1950 تاکنون دیده نشده است.
وی اظهار داشت که چنین مداخله ای آزادی آکادمیک را که یکی از کنترل ها و تعادل های لازم برای عملکرد نظام دموکراتیک است، تضعیف می کند. استیگلیتز هشدار داد: «این چیزی است که ما باید از آن بترسیم.»
استاد دانشگاه کلمبیا گفت: هیچ سیاستمداری از نظارت مصون نیست. این بخشی از روند دموکراتیک ما است. آزادی و دموکراسی ما تقریباً از هر چیز دیگری مهمتر است.